اين مطلب آخرين بار توسط parisa در الإثنين أغسطس 22, 2011 4:56 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
المواضيع الأخيرة
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
أفضل 10 فاتحي مواضيع
5 مشترك
جوک و خنده بازار
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 1
جوک و خنده بازار
جوک و خنده بازار :a123:
اين مطلب آخرين بار توسط parisa در الإثنين أغسطس 22, 2011 4:56 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 2
رد: جوک و خنده بازار
دختره تو جلسه خواستگاری يه باد صدا دار ازش در ميره ، داماد از بس ميخنده مي افته می میره رو سنگ قبرش می نویسند نسيمی آمد و گلی بر باد رفت
اين مطلب آخرين بار توسط parisa در الإثنين أغسطس 22, 2011 4:49 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 3
رد: جوک و خنده بازار
پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو ميبينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده! هل نده زشته ، خودم ميرم!
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 4
رد: جوک و خنده بازار
يه مرده ، زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا شکر که فیلم بود...
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 5
رد: جوک و خنده بازار
يارو ميره حرم داد می زنه : آقايون شلوغ نكنيد! حاجت ها قاطی میشه! من پارسال اومدم ، حامله شدم
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 6
رد: جوک و خنده بازار
غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما این رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 7
رد: جوک و خنده بازار
يه برره ای به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ يارو مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 8
رد: جوک و خنده بازار
حیف نون خرش می میره، مردم می گن بریم برای شوخی بهش تسلیت بگیم.
وقتی می رن حیف نون می گه: اصلا فكر نمی كردم خر من این همه فامیل داشته باشه!
وقتی می رن حیف نون می گه: اصلا فكر نمی كردم خر من این همه فامیل داشته باشه!
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 9
رد: جوک و خنده بازار
حیف نون یتیم خونه افتتاح می کنه، روز اول، جلسه اولیا و مربیان می ذاره!
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 10
رد: جوک و خنده بازار
یه روز حیف نون با نیسانش می ره تو یه مغازه! وقتی افسر میاد تا کروکی تصادف رو بکشه، اونو می کشه یه گوشه و بهش می گه: 25000تومن می دم، توی کروکی بنویس مقصر مغازه بوده!
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 11
رد: جوک و خنده بازار
حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 12
رد: جوک و خنده بازار
يه پسره به دختره ميگه بوس ميدي؟ ميگه نه ! پسره ميگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من خودم زن دارم
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 13
رد: جوک و خنده بازار
دوتا غضنفر تصميم ميگيرن فارسي صحبت كنن اولي ميگه پاشو دومي نميپاشم اولي جواب ميده نگو نميپاشم بگو پاشيده نمي شوم.
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 14
رد: جوک و خنده بازار
یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی ميگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه ميگه و ميخنده .... سومی ميگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 15
رد: جوک و خنده بازار
يارو ماشينش تو برف گير ميکنه زنجير نداشته ، سينه ميزنه
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 16
رد: جوک و خنده بازار
آقا ماشا ا... ميره تو بانک وام بگيره ، ضامن نداشته منفجر ميشه
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 17
رد: جوک و خنده بازار
آقا ماشاا... را ميبرن بهشت ، زير پای مادران له ميشه ( آخه بهشت زير پای مادران است )
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 18
رد: جوک و خنده بازار
به آقای پشندی ميگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. ميگه شکرالله ، حمدلله ، سيندرلاه
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 19
رد: جوک و خنده بازار
يك روز تو ي جهنم شلوغ بوده و همه مي زدند و مي رقصيدند
يكي مي پرسه چي شده ..... مي گويند : آخ جون پروند ه ها گم شده ، پروند ه ها گم شده :a123:
يكي مي پرسه چي شده ..... مي گويند : آخ جون پروند ه ها گم شده ، پروند ه ها گم شده :a123:
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 20
رد: جوک و خنده بازار
دکتر نظام وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دليل ضعف جسماني
پسره با خوشحالي گفت : آخ جون فوری ميرم زن ميگيرم
دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني
پسره با خوشحالي گفت : آخ جون فوری ميرم زن ميگيرم
دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 21
زن حامله
بهروز خالي بند يه زن حامله رادر اتوبوس ميبينه و به او ميگه : خانم اين چيه
خانومه ميگه : معلومه بچه ام است ديگه
بهروزه ميگه : دوستش داري
خانومه : آره خوب، خيلي
ميگه : پس چرا قورتش دادي
خانومه ميگه : معلومه بچه ام است ديگه
بهروزه ميگه : دوستش داري
خانومه : آره خوب، خيلي
ميگه : پس چرا قورتش دادي
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 22
زن حامله
بهروز خالي بند يه زن حامله رادر اتوبوس ميبينه و به او ميگه : خانم اين چيه
خانومه ميگه : معلومه بچه ام است ديگه
بهروزه ميگه : دوستش داري
خانومه : آره خوب، خيلي
ميگه : پس چرا قورتش دادي
خانومه ميگه : معلومه بچه ام است ديگه
بهروزه ميگه : دوستش داري
خانومه : آره خوب، خيلي
ميگه : پس چرا قورتش دادي
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 23
جهنم
خشايار و بهروز خالي بند را ميبرن جهنم ، اما وسط راه ميگن به شما يه آوانس ميديم ،، ميگن چيه ،ميگن اينجا 2 نوع جهنم داريم يکي جهنم ايراني ها يکي جهنم خارجي ها ، ميپرسن فرقش چيه ، ميگن تو جهنم خارجي ها هفته اي يک بار قيـر داغ ميريزن تو دهنتون اما تو جهنم ايراني ها هر روز ،،،، خلاصه خشايار ميگه من ميرم تو جهنم خارجيا و بهروز هم مياد تو جهنم ايرانيا ..... يه چند ماهه بعد خشايار ميبينه خيلي ناجوره اينجا ميگه بيچاره بهروز خالي بند که هر روز قير ميخوره ، خلاص ميره ميبينه بهروز با رفيقاش نشستن دارن حال ميکنن و چاخان خبري هم از قير داغ نيست ،خشاياره ميگه جريان چيه ، مگن بابا اينجا آخه جهنم ايراني هاست يک روز قيرش نيست ، يک روز قيرش هست قيفش نيست ، يه روز دو تاش هست يارو نمي ياد سر کار
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 24
سوسک
مامان بهروز داروخونه داشته، يك روز جلو در مغازه بزرگ مينويسه: سوسك كش جديد رسيد! خلاصه بعد يك مدت يك بابايي مياد تو ميگه: ببخشيد، جريان اين سوسككش جديد چيه؟ اين خونة ما رو سوسك سر گرفته. ننه بهروز ميگه: اين دارو خيلي جديده و بازدهيش هم تضمينيه. شما اين دارو رو ميريزيد تو يك قطره چكون، بعد كشيك ميكشيد تا سوسكها رو بگيريد. هر سوسك رو كه گرفتيد، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازين دارو ميچكونيد، بعد از يك مدت سوسكها كور ميشن و خودشون از گشنگي ميميرن! يارو كف ميكنه، ميگه: خوب آخه اگه سوسكها رو بگيريم كه همونجا درجا ميكشيمشون! طرف ما ميره تو فكر، بعد يك مدت ميگه: آره خوب، ازون راهم مِشه!
parisa- ناظر ارشد
- جنسیت :
تعداد پستها : 983
امتیاز : 1097
پستهای پسندیده شده : 39
متولد : 1990-06-04
تاریخ عضویت : 2009-11-06
سن : 34
حالت من : happy
- مساهمة رقم 25
قطار
يه بابائي تو يك شب برف و بوراني داشته از سر زمين برميگشته خونه، يهو ميبينه يكجا كوه ريزش كرده، يك قطار هم داره ازون دور مياد! خلاصه جنگي لباساشو درمياره و آتيش ميزنه، ميره اون جلو واميسته. رانندة قطاره هم كه آتيشو ميبينه ميزنه رو ترمز و قطار وا ميسته. همچين كه قطار واستاد، يارو يك نارنجك درمياره، ميندازه زير قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار ميشن! خلاصه يارو رو ميگيرن ميبيرن بازجويي، اونجا بازجوه بهش ميتوپه كه: مرتيكة خر! نه به اون لباس آتيش زدنت، نه به اون نارنجك انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! طرف ميزنه زير گريه، ميگه: جناب سروان به خدا من از بچگي اين دهقان فداكار و حسين فهميده رو قاطي ميكردم!
الثلاثاء سبتمبر 10, 2013 4:24 pm من طرف starss501
» دانلود فیلم زیبای Devdas
الجمعة أبريل 05, 2013 10:42 pm من طرف مهرزاد
» پرسش و پاسخ
الجمعة أبريل 05, 2013 10:16 pm من طرف مهرزاد
» دوستای گل من خودشون رو معرفی کنن ...!
الجمعة أبريل 05, 2013 9:43 pm من طرف مهرزاد
» درخواست فیلم
الثلاثاء ديسمبر 18, 2012 7:24 am من طرف edvik
» موسیقی کلاسیک
الجمعة نوفمبر 16, 2012 9:18 am من طرف somi
» نوستالژی، شما یادتون نمیاد... / متن و تصاویر
الأحد أغسطس 26, 2012 1:36 pm من طرف مهرزاد
» این دفعه دیگه واقعاً یادش بخیر !!!! / تصاویر
الأحد أغسطس 26, 2012 7:44 am من طرف somi
» تولد تولد تولدت مبارک مهرزاد خان گل
السبت أغسطس 25, 2012 5:28 pm من طرف مهرزاد